شگفتی های میدان نقش جهان

سفری به قلب تاریخ: شگفتی‌های میدان نقش جهان از زبان یک گردشگر

   هنگامی که پا به میدان نقش جهان گذاشتم، احساس کردم وارد صفحه‌ای از یک کتاب افسانه‌ای شده‌ام. آفتاب ملایمی که از پشت گنبدهای فیروزه‌ای سرک می‌کشید، و نسیمی که عطر گلاب و زعفران را با خود می‌آورد… همه‌چیز آن‌قدر واقعی و در عین حال رؤیایی بود که دلم نمی‌خواست پلک بزنم، مبادا صحنه‌ای را از دست بدهم.

   میدان نقش جهان، نه فقط یک اثر تاریخی است، بلکه قلب تپنده فرهنگ ایرانی است. ایستادن در میان این میدان عظیم، مانند ایستادن در مرکز تاریخ است؛ جایی که مسجد جامع عباسی با آن معماری خیره کننده اش در سمت جنوب قرار دارد، مسجد شیخ لطف‌الله با کاشی‌کاری‌های لطیفش در شرق، کاخ عالی‌قاپو با ایوان شاهانه‌اش در غرب، و بازار قیصریه در شمال.

   میدان نقش جهان، نه فقط یک اثر تاریخی است، بلکه قلب تپنده فرهنگ ایرانی است. ایستادن در میان این میدان عظیم، مانند ایستادن در مرکز تاریخ است؛ جایی که مسجد جامع عباسی با آن معماری خیره کننده اش در سمت جنوب قرار دارد، مسجد شیخ لطف‌الله با کاشی‌کاری‌های لطیفش در شرق، کاخ عالی‌قاپو با ایوان شاهانه‌اش در غرب، و بازار قیصریه در شمال.

   وقتی برای اولین‌بار قدم در میدان نقش جهان گذاشتم، احساس کردم وارد صفحه‌ای از یک کتاب تاریخی شده‌ام. صدای زنگ کالسکه‌هایی که از کنارم رد می‌شدند، با آوای پرندگان در آسمان آبی اصفهان آمیخته شده بود. میدان، با آن وسعت شگفت‌انگیزش، مرا به سکوت و تماشا واداشت.

   نگاهم به سوی مسجد جامع عباسی کشیده شد؛ کاشی‌کاری‌های فیروزه‌ای و هندسه‌های پیچیده‌اش آن‌قدر زیبا بود که دقایقی فقط به درب ورودی خیره ماندم. وقتی وارد شدم، خنکای فضا و انعکاس صدا در زیر گنبد اصلی، مرا به وجد آورد و ناگهان صدای آرام اذان در فضا پیچید؛ اینجا فقط یک مکان مذهبی نبود ؛ مکانی بود برای درک زیبایی، آرامش ، معنویت.

   در ضلع دیگر میدان، بازار قیصریه قرار دارد؛ کوچه‌پس‌کوچه‌هایی پر از عطر ادویه، رنگ فرش‌های دستباف، و صدای چکش هنرمندانی که هنوز با دست کار می‌کنند. هر مغازه، دنیایی کوچک از فرهنگ ایرانی بود.

   هر زاویه‌ی میدان، داستانی برای گفتن دارد. کمتر کسی است که به مسجد شیخ لطف الله برود و جادوی سقف سحرانگیزش نشود و یا مسجد جامع عباسی و کاشیکاریهای ظریفش .اما شگفتی میدان تنها به معماری و تاریخش محدود نمی‌شود. اطراف میدان پر از مغازه‌هایی است که چشم هر رهگذری را به خود جذب می‌کنند. فروشگاه‌های صنایع دستی، قلم‌زنی، میناکاری، خاتم‌کاری، ترمه، و سفال‌گری، هرکدام گنجینه‌ای از هنر اصیل ایرانی‌اند. با شنیدن صدای زنگوله کالسکه ها و صدای چکش بازار مسگرها، که موسیقی متن نقش جهان هستند، نمی‌توان بی‌تفاوت از کنار ویترین‌های جذاب مغازه هاگذشت. و چه لذتی داشت خوردن یک لیوان دوغ خنک با گوش‌فیل شیرین در یکی از چایخانه‌های سنتی آن حوالی. احساس می‌کردم زمان ایستاده و من مسافری هستم که در دل تاریخ گم شده‌ام.

   بعد از گشت‌وگذار در بازار، بوی خوش کباب و بادمجان سرخ‌شده من را به سمت یکی از غذاخوری‌های سنتی کشاند. در حیاطی با حوض فیروزه‌ای در وسط و تخت‌هایی با پشتی‌های رنگارنگ، غذایی سفارش دادم که هنوز طعمش در ذهنم مانده است: بریان اصفهان. گوشتی لذیذ، خوش‌عطر و متفاوت که روی نان سنگک سرو می‌شد. کنارش دوغ محلی با نعنا و پونه، و البته برای دسر، خورشت ماست با بوی خوش زعفرانش طراوت را به جانم بازگرداند.

   در هنگام غروب، وقتی نور آفتاب با گنبدها بازی می‌کرد و سایه‌ها بلندتر می‌شدند، میدان حال‌وهوای دیگری داشت. گویی همه زیباییها دو برابر می شود ، آرام‌تر، شاعرانه‌تر. نشستن بر لبه‌ی حوض بزرگ وسط میدان و مزه مزه کردن خنکای بستنی سنتی ، آخرین هدیه‌ی آن روز به من بود.

   میدان نقش جهان برای من فقط یک جاذبه گردشگری نبود، بلکه تجربه‌ای روح‌افزا بود. تلاقی تاریخ، هنر، مردم، و طعم‌ها. من در نقش جهان ، احساس امنیت ، مهمان نوازی و نوعی پیوند انسانی را تجربه کردم که در کمتر جایی از جهان دیده بودم .اگر روزی دوباره به ایران سفر کنم، میدان نقش جهان نخستین جایی‌ست که به آن بازخواهم گشت.

نگاهی کوتاه به تاریخ میدان نقش جهان

پیش از آن‌که محو زیبایی میدان نقش جهان شوم، کنجکاوی‌ام درباره‌ی تاریخ پیدایش آن بیدار شده بود. چطور ممکن است چنین بنای با عظمتی در دل یک شهر قرن‌ها باقی بماند؟ داستان این میدان، داستان شکوه یک دوران است.

   میدان نقش جهان در دوران صفوی و در زمان شاه عباس اول، در اوایل قرن هفدهم میلادی (اوایل دهه‌ی ۱۰۰۰ هجری شمسی) ساخته شد و با گذشت زمان و تا سال ۱۰۲۵ قمری ساخت آن و دیگر بناهای اطرافش ادامه یافت. شاه عباس که اصفهان را به‌عنوان پایتخت برگزید، تصمیم داشت تا شهری بسازد که شکوه حکومت صفوی را در قالب معماری، فرهنگ و تجارت به نمایش بگذارد. پس در طرح جامع جدید اصفهان ، میدان نقش جهان را به عنوان قلب این طرح جاه‌طلبانه در نظر گرفت. البته پیش از دوره صفویه ، در این مکان یک باغ زیبا به نام نقش جهان وجود داشت و به همین خاطر این میدان نقش جهان نام گرفت. البته در دوران مختلف، این میدان با نامهای ؛ میدان بزرگ،میدان قصر، میدان نو ، میدان شاه و بعد از انقلاب به نام میدان امام شناخته می شده است.

   میدان نقش جهان در دوران صفوی و در زمان شاه عباس اول، در اوایل قرن هفدهم میلادی (اوایل دهه‌ی ۱۰۰۰ هجری شمسی) ساخته شد و با گذشت زمان و تا سال ۱۰۲۵ قمری ساخت آن و دیگر بناهای اطرافش ادامه یافت. شاه عباس که اصفهان را به‌عنوان پایتخت برگزید، تصمیم داشت تا شهری بسازد که شکوه حکومت صفوی را در قالب معماری، فرهنگ و تجارت به نمایش بگذارد. پس در طرح جامع جدید اصفهان ، میدان نقش جهان را به عنوان قلب این طرح جاه‌طلبانه در نظر گرفت. البته پیش از دوره صفویه ، در این مکان یک باغ زیبا به نام نقش جهان وجود داشت و به همین خاطر این میدان نقش جهان نام گرفت. البته در دوران مختلف، این میدان با نامهای ؛ میدان بزرگ،میدان قصر، میدان نو ، میدان شاه و بعد از انقلاب به نام میدان امام شناخته می شده است.

   قبل از دوران صفوی، در همین مکان میدان کوچکتری وجود داشت که از دوره‌ی تیموریان به‌جا مانده بود. اما آنچه امروز می‌بینیم، نتیجه‌ی نبوغ معماری دوران صفوی است. معماران زبردستی که اساس کار خود را بر پایه ماندگاری طرح ریزی کرده اند.استاد علی اکبر و استاد محمدرضا اصفهانی دو بزرگمردی بودند که معماری این میدان زیبا را بر عهده داشتند و نام آنها در کتیبه ها نقش بسته است. طول میدان بیش از ۵۰۰ متر و عرض آن حدود ۱۶۰ متر است، ۲۰۰ حجره ۲طبقه در اطراف آن واقع شده است و همین آن را به یکی از بزرگ‌ترین میدان‌های تاریخی جهان تبدیل کرده است. البته با گذشت زمان ، در اواخر دوره صفویه و با حمله افغانها و بعد در زمان قاجار آسیب هایی به این بنای با شکوه وارد شد که در زمان پهلوی مرمت شد و رونق اقتصادی بار دیگر به آن برگشت و خوشبختانه در سال ۱۳۵۸ ، یونسکو آن را در فهرست میراث جهانی ثبت کرد.

   اما نکته‌ی جالب این است که این میدان فقط برای مراسم رسمی یا مذهبی ساخته نشده بود؛ بلکه از ابتدا به‌عنوان یک فضای زنده شهری طراحی شد. شاه در بالکن کاخ عالی‌قاپو می‌نشست و مسابقات چوگان و رژه قشون را تماشا می‌کرد، مراسم‌ مذهبی در مسجد جامع عباسی و شیخ لطف‌الله برگزار می‌شد، و مردم از بازارها خرید می‌کردند. حتی هنوز هم، سنگ‌های چوگان در دو سر میدان باقی مانده‌اند؛ یادگار روزهایی که اینجا زمین بازی پادشاهان بود. و سر در قیصریه ، مکانی که با ساخت آن بازار جدید به بازار قدیم مسجد جامع عتیق متصل شد و تبدیل به یکی از مهمترین مراکز اقتصادی اصفهان شد.

اسکرول به بالا